جدول جو
جدول جو

معنی آسوده کاری - جستجوی لغت در جدول جو

آسوده کاری
(دَ / دِ)
عطلت. بیکاری:
دلم بگرفت از این آسوده کاری
که آسایش بود بنیاد خواری.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
آسوده کاری
بیکاری عطلت
تصویری از آسوده کاری
تصویر آسوده کاری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ سَ دَ / دِ)
رضایت و خشنودی. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ طِ)
صفت و چگونگی آسوده خاطر. فراغ بال
لغت نامه دهخدا
تصویری از بسنده کاری
تصویر بسنده کاری
رضایت خشنودی، قناعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسوده خاطری
تصویر آسوده خاطری
آسوده دلی کیفیت و حالت آسوده خاطر آسوده دلی
فرهنگ لغت هوشیار
اکتفا، قناعت، خشنودی، رضایت
فرهنگ واژه مترادف متضاد